یاحسین
14 اردیبهشت 1395 توسط bi GARAR e VESAL
از خانومش پرسیدم:
وقتی شوهر جانبازت تعادلش رو از دست میده، کتک هم میزنه ؟
با لبخند گفتش:
چه جورم!
گفتم:
دردتون نمیاد، ناراحت نمیشید ؟
باز هم خندید و گفت:
هر چه از دوست رسد، نیکوست!
بهش گفتم:
خب چرا اون لحظه از اتاق خارج نمیشید ؟ اون که شما رو نمیشناسه ؟
گفت:
اون توی این موقعیت نمیدونه که من همسرشم،
ولی من که میدونم اون شوهرمه! نمیتونم تنهاش بذارم!
گفتم:
بعد از اینکه حالش خوب شد یادش میاد چیکار کرده ؟
گفتش:
به دست و پامون میفته و گریه میکنه و میگه: 【منو ببخشید! دست خودم نیست! 】
…